• Home  
  • غوری‌ها یا ایماق‌ها در افغانستان
- تاریخچه

غوری‌ها یا ایماق‌ها در افغانستان

بسم‌الله الرحمن الرحیم غوری‌ها یا ایماق‌ها در افغانستان الحمدلله رب‌العالمین و العاقبة للمتقین، و الصلاة و السلام علی رسول‌الله و علی آله و أصحابه أجمعین. قال تبارک و تعالی فی کتابه المبین: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَىٰ وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ» (سوره حجرات، […]

بسم‌الله الرحمن الرحیم

غوری‌ها یا ایماق‌ها در افغانستان

الحمدلله رب‌العالمین و العاقبة للمتقین، و الصلاة و السلام علی رسول‌الله و علی آله و أصحابه أجمعین.

قال تبارک و تعالی فی کتابه المبین: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَىٰ وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ» (سوره حجرات، آیه ۱۳).

ترجمه: ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را ملت‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا با یکدیگر آشنا شوید. بی‌گمان، گرامی‌ترین شما نزد خداوند، پرهیزگارترین شماست. همانا خداوند دانا و آگاه است.

در صحیح مسلم آمده است که حضرت ابوذر (رض) از پیامبر اکرم (ص) روایت می‌کند که فرمود: هر کس دانسته خود را به غیر از پدرش نسبت دهد، کفر ورزیده است. و هر کس ناحق ادعایی کند، جایگاهش در آتش مهیاست. و هر که مردی را کافر یا دشمن خدا بخواند، در حالی‌که چنین نباشد، این کفر به خودِ گوینده بازمی‌گردد. (صحیح مسلم، حدیث ۶۱)

سرزمین باستانی‌ای که امروز افغانستان نام دارد، در گذشته به نام‌های خراسان، آریانا، غور، غرجستان، غزنی و کابلستان یاد می‌شده است. این سرزمین، بستر ظهور، عبور و زندگی اقوام، فرهنگ‌ها، زبان‌ها و آیین‌های متنوعی بوده و بسیاری از دانشمندان آن را “قلب آسیا” نامیده‌اند. افغانستان در جریان تاریخ، بستر و شاهد مهاجرت‌ها، آشوب‌ها، لشکرکشی‌ها، فروپاشی مکاتب و رویدادهای بزرگ تاریخی بوده است؛ از همین‌رو، این کشور از نگاه تنوع قومی و فرهنگی، بعد از هند، چین و مالیزیا، چهارمین کشور آسیایی به شمار می‌رود که در آن بیش از پنجاه گروه قومی دارای ویژگی‌های مشخص و متمایز فرهنگی، در صدها قبیله و عشیره در کنار هم زندگی می‌کنند. این اقوام، دارای زبان‌ها، گویش‌ها، آیین‌ها و مذاهب گوناگون هستند. این تنوع قومی و فرهنگی باعث شده که افغانستان به سرزمین اقوام گوناگون مبدل شود و ولایت غور نیز به عنوان بخش مهمی از این جغرافیا، آینه‌دار این واقعیت باشد.

ولایت غور در مرکز افغانستان موقعیت دارد و با ولایت‌های بامیان، دایکندی، جوزجان، فاریاب، بادغیس، هرات، فراه و هلمند هم‌مرز است. مرکز این ولایت، فیروزکوه است. غور، براساس برخی ارزیابی‌ها، هفتمین ولایت بزرگ و سیزدهمین ولایت پرجمعیت افغانستان است. مساحت آن ۳۶٬۶۵۷ کیلومتر مربع و جمعیت آن بنابر برخی منابع، ۸۰۹٬۲۴۵ نفر ذکر شده است، اما براساس سروی سال ۱۴۰۲ توسط کلینیک‌های صحی امارت اسلامی، جمعیت آن به بیش از یک میلیون و دوصدهزار نفر می‌رسد.

در غور، ولسوالی لعل و سرجنگل یکی از بزرگ‌ترین ولسوالی‌هاست که جمعیت آن بیشتر از قوم هزاره و سادات تشکیل شده است و آن‌ها خود را از چهار قوم اصلی ساکن غور جدا می‌دانند. در بسیاری از منابع تاریخی، از آن‌ها به عنوان بازماندگان مغول یا اقوام بربری یاد شده است. شواهد نیز نشان می‌دهد که این اقوام از نگاه ویژگی‌های ظاهری، رفتاری و فرهنگی با اقوام تایمنی و فیروزکوهی که همسایه‌شان هستند، تفاوت دارند. هزاره‌ها دارای چشم‌های کوچک و فرورفته، صورت‌های پهن، پیشانی صاف، قد کوتاه و ریش‌های کم‌پشت هستند. گویش، رسوم خانوادگی و رفتار اجتماعی آن‌ها نیز با ایماق‌ها متفاوت است. در جامعه هزاره، زنان دارای آزادی اجتماعی بیشتری هستند؛ به‌گونه‌ای که بدون محرم سفر می‌کنند، در مجالس مردانه شرکت می‌نمایند، گوسفند می‌چرانند و به ابزار موسیقی دسترسی دارند. اما در میان غوری‌ها یا ایماق‌ها، چنین آزادی‌هایی دیده نمی‌شود.

غور یکی از ولایت‌های تاریخی و کوهستانی افغانستان است که دره‌های حاصل‌خیز آن توسط رودهای مرغاب، هریرود، فراه‌رود و چشمه‌ساران فیروزکوه و سیاه‌کوه آبیاری می‌شود. شهر فیروزکوه حدود ۵۰۰ سال پایتخت سلاطین غوری بوده است. بر اساس سروی سال‌های ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۷، غوری‌ها یا ایماق‌ها در ۲۳ ولایت افغانستان ساکن‌اند و بیشترین جمعیت آن‌ها در ولایت‌های هرات، بادغیس، فاریاب، بغلان، جوزجان، سرپل و هلمند است. اما در ولایت‌های کابل، بامیان، دایکندی، لوگر، میدان‌وردک، سمنگان، غزنی، پکتیا، لغمان، ننگرهار، بلخ، تخار، زابل، فراه، نیمروز، شبرغان، کاپیسا و قندهار نیز حضور دارند.

در کتاب «مسالک و ممالک» نوشته ابواسحق ابراهیم اصطخری (قرن پنجم و ششم هجری) آمده است: «حدود غور از هری آغاز می‌شود تا فره، زمین داور، رباط کروان، غرچستان و سپس به هری بازمی‌گردد.»

یاقوت حموی در کتاب «معجم‌البلدان» (قرن هفتم هجری) می‌نویسد: «غور منطقه‌ای کوهستانی بین هرات و غزنی است که دارای شهرهای بارد و موحش می‌باشد. فیروزکوه، پایتخت ملوک غور بوده است.»

ابوالفداء در کتاب «تقویم‌البلدان» (۷۲۰ هجری) می‌نویسد: «غور در میان ولایت هرات، رباط کروان، غرچستان و سیستان قرار گرفته است و بخشی از خراسان به شمار می‌آید.»

همچنین حمدالله مستوفی در کتاب «نزهةالقلوب» (۷۴۰ هجری) و امین رازی در کتاب «هفت اقلیم» (۱۰۱۰ هجری) درباره موقعیت غور اطلاعات دقیق ارائه کرده‌اند.

در کتاب «جغرافیای تاریخی خلافت شرقی»، تألیف لی استرینج (۱۹۰۵ میلادی)، غور منطقه‌ای بزرگ بین هرات، بامیان، کابل و غزنه معرفی شده است.

غوری‌ها متشکل از چهار قوم سوری، فیروزکوهی، تایمنی و جمشیدی‌اند. ترک‌ها و مغول‌ها آنان را «ایماق»، پشتون‌ها «فارسیوان» و تاجیکان به دلیل زبان مشترک، «تاجیک» می‌نامند. در حالی‌که غوری‌ها قومی مستقل با پیشینه‌ مشخص، افتخارات فراوان دینی، علمی و فرهنگی‌اند. متأسفانه پس از حملات مغول و تیموریان، دوره جعل تاریخی و هویتی آغاز شد که تا امروز ادامه دارد.

غوری‌ها نه تنها در افغانستان بلکه در کشورهایی چون ایران، پاکستان، هند و ترکمنستان نیز حضور دارند و همگی خود را از تبار یکی از این چهار قوم می‌دانند.

در وضعیت بحرانی کنونی افغانستان، بیش از هر زمان دیگری نیاز به همبستگی ملی و اتحاد بر مبنای برابری، تمامیت ارضی، استقلال سیاسی و حاکمیت ملی وجود دارد. هویت‌سازی جعلی و ربایش هویت اقوام، نه تنها سودی ندارد، بلکه باعث تشنج و اختلاف‌های قومی می‌شود و انسجام ملی را به خطر می‌اندازد.

تلاش برای پیوند دادن اقوام به نژادهای بیرونی، با پیش‌داوری‌ها و فرضیه‌هایی که معیارهای علمی مردم‌شناسی را ندارند، نه تنها مفید نیست، بلکه به انشقاق اجتماعی دامن می‌زند.

غوری‌ها به خوبی آگاه‌اند که ترک‌ها واژه «ایماق» را برای تحقیر به کار بردند، اما هرگز موفق نشدند آنان را در خود حل کنند. نام‌گذاری قوم به نامی غیر از اصل آن، هرگز هویت آن قوم را تغییر نمی‌دهد. اگر ترک‌ها غوری‌ها را «ایماق»، پشتون‌ها آنان را «فارسیوان» و تاجیکان به دلیل زبان مشترک «تاجیک» می‌خوانند، باید به تاریخ معتبر مراجعه کرد، زیرا غوری‌ها هیچ پیوند خونی با اقوام دیگر ندارند، هرچند روابط همسایگی، مذهبی و فرهنگی نزدیک داشته‌اند.

در بسیاری از نقاط جهان، اقوام نام‌هایی را برای دیگر اقوام همسایه خود انتخاب کرده‌اند، اما این نام‌گذاری‌ها دلیل بر درستی و واقعیت تاریخی آن‌ها نیست.

Leave a comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *

عضویت در خبرنامه

برای دریافت فوری آخرین مقالات در خبرنامه ما عضو شوید

Email Us: info@gcoaimaq.com

Contact: